محمود فرشیدی و علیرضا علیاحمدی، وزرای سابق آموزش و پرورش در دولت نهم که امروز به شکلی در صف منتقدان تغییرات ساختاری حمیدرضا حاجیبابایی قرار گرفتهاند خود آغازکنندگان تغییرات ساختاری در آموزش و پرورش بودند. حمیدرضا حاجیبابایی تنها با گسترش تغییرات ساختاری و دستگذاشتن روی مهمترین ساختار آموزشی مدارس، گوی سبقت را از اسلاف خود ربوده است.بهعبارت دیگر، آموزش و پرورش باید زیرورو شود. این عقیده را عامه وزرای آموزش و پرورش داشتهاند، هرچند اختلاف سلیقه باعث عدماین تحول شده است. حاجی بابایی، وزیر کنونی آموزش و پرورش نیز مانند اکثر وزرای سابق این وزارتخانه علاقه عجیبی به تغییرات در این وزارتخانه و ساختار آموزشی دارد با این تفاوت که او گوی سبقت را از دیگر همتایان خود ربوده است.
در مقام مقایسه، رقیب اصلی حاجی بابایی در این تغییرات علیرضا علیاحمدی بود که در سالهای 86تا 88در این وزارتخانه به کلی چارت سازمانی آموزش وپرورش در زمان فرشیدی را تغییر داد و حاجیبابایی، وزیر کنونی این وزارتخانه این رسم نانوشته را بیشتر ادامه داد و این دفعه نوبت او بود که چارت سازمانی ساخته و پرداخته علیاحمدی را تغییر دهد. این وزارتخانه با بیش از 50میلیون مخاطب مستقیم و غیرمستقیم بهعنوان یکی از بزرگترین وزارتخانههای دولتی در حال فعالیت است و تاکنون تغییرات بسیاری را در ساختار و چارت سازمانی خود دیده است.
در این وزارتخانه، روزی معاونت پرورشی (در دولت اصلاحات) حذف و سازمان دانشآموزی جایگزین آن میشود، پس از آن معاونت پرورشی در دولت نهم دوباره احیا میشود، در دولت دهم تربیت بدنی از پرورشی جدا میشود و روزی دیگر معاونتهای ابتدایی، راهنمایی و متوسطه (در زمان وزارت علیاحمدی) حذف و فردا روز (در زمان وزارت حاجیبابایی) دوباره احیا میشوند.
تقویت دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در زمان فرشیدی و حذف کامل آن در زمان وزارت حاجیبابایی، حذف مشاوره امور بانوان و نهضت سوادآموزی در زمان حاجیبابایی، ایجاد 10مشاوره در زمان علیاحمدی و حذف کلی آن در زمان حاجیبابایی و... ؛ بسیاری از این تغییرات، نمونهای از نگاه کوتاهمدت به چارت سازمانی این وزارتخانه عریض و طویل در طول سالهای اخیر است.
براساس بررسی صورتگرفته در طول هفتسال فعالیت دولت نهم و دهم در این وزارتخانه تاکنون بیش از 50تغییر ساختاری روی داده که این تغییرات تنها سهم سه وزیری است که در میان آنها علیاحمدی و فرشیدی تنها دوسال در صدر مدیریت این وزارتخانه قرار داشتند. نکته دیگر در این رابطه میزان هزینههای تحمیلی است که با پشتوانه بودجههای دولتی در پشت صحنه این تغییرات هدر میرود. اگرچه هنوز واکنشی نسبت به این تغییرات عمده از سوی مراکز نظارتی صورت نگرفته است اما آشفتگی موجود در این وزارتخانه کماکان قابل مشاهده است؛ چراکه هر روز در این وزارتخانه شاهد حذف دفاتر و سمتها، تغییر نام و ارتقا یا تقلیل برخی پستها هستیم.
همه اینها در شرایطی است که وزرا در این وزارتخانه طی سالهای اخیر بهشدت مشورتگریز بودهاند و به روشهای مختلف راه را بر پژوهش بستهاند. مصداق روشن این ادعا کاری بود که حاجی بابایی با پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش کرد و همزمان با اجرای طرحهایش استقلال این نهاد پژوهشی را از بین برد تا سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی سکان این نهاد را در دست بگیرد و از مزایای طرحهای وزیر آموزش و پرورش بگوید.